وقتی سخن از قنات به میان می آید یقین هرفردی را که از این دانش آگاه باشد به یاد ایران می اندازد . پس در اینکه قنات ازکجا و کدام نقاط ایران به پیرامون پراکنده شده شاید نیازمند اندیشه و صبر چندانی نباشد. جز اینکه این فن آوری بنابر شدت وکاهش نیاز از پراکندگی فشرده به پراگندگی تنک و فراختر نوسان دارد. به تعبیردیگردرهمه جای ایران منهای بخش باران ریز و پر آب شمال در حاشیه ی سبز خزر که نیازی به ایجاد قنات نبوده سایر نقاط ایران با قنات مانوس است. و اگر چه از غرب کشور به شرق و از شمال به جنوب برشمار آنها افزون می گردد اما تقریبا درهمه جا می توان آبادی هایی را دید که به مدد این دانش و معماری شگفت و علمی آبیاری شده و سبز باشند. حال اگرخاک خشک حاشیه ی کویر بیشتر تن به میله های قنات داده و استان های یزد و کرمان و سمنان و اراک و خراسان شماره ی بیشتری این فن آوری را بر خود می شناسند دلیلی نیست که آذربایجان سرسبز و ایلام و کردستان را بی نیاز آب آن بپنداریم. از این رو می تون یاد آور شد که قنات درتمامی نقاط ایران حضور موثری داشته و دارد و تنها در نقاطی که نیازی به آن احساس نمی شده ایجاد نشده است. در پهندشت ایران شماری بیش از 35 هزار رشته ی قنات جاری بوده اند که درسال های اخیربه سب روش های اشتباه برداشت آب رو به افول و فراموشی نهاده اند و این افسوس را برای آیندگان ما به جا خواهند گذاشت که میراث چند هز ار ساله ی اجدادی مان را به لبه ی نابودی سوق دادیم که از آن شمار فراوان و شگفت جز اندکی باقی نمانده است. میراث سترگی که دست مایه ی توان توش میلیون ها انسان در طول تاریخ بوده اند و مسافتی « حدود 400000 کیلومتر» یعنی 400 میلیون متر راهرو قنات وشاید به اندازه ی نیمی از این میزان نیز صرف حفاری میله های طاقت فرسای آنها شده است . بیشترین قنات ایران متعلق به خراسان بزرگ (رضوی جنوبی وشمالی) است و سپس استان های یزد و کرمان در شماره های بعد قرار دارند(مطالعات آثار و نشانه های فرهنگ در توسعه و حفظ قنوات).