آسیاب آبی ساختاری است که برای آسیاب غلات ساخته شده است. قسمت های اصلی آن یک تنوره، دو سنگ آسیاب، تیغه های روتور و محوری است که تیغه های روتور و سنگ آسیاب بالایی را به صورت عمودی به هم متصل می کند. عملکرد آسیاب آبی بر اساس انرژی پتانسیل آب به دلیل ارتفاع تنوره است: هر چه تنوره عمیق تر باشد، انرژی بیشتری تولید می شود. گاهی برای افزایش فشار آب، عمق تنوره به 10 متر میرسد.
در واقع تنوره چاهی است که آب را دریافت و انباشته می کند. هنگامی که آب قنات به تنوره می رسد، به داخل چاه می ریزد و از یک نازل کوچک در پایین چاه بیرون می رود و به تیغه ها برخورد می کند و تیغه ها را می چرخاند و به روتور انرژی می دهد که سپس سنگ آسیاب بالایی را می چرخاند. سنگ آسیاب پایین بی حرکت است. اصطکاک بین سنگ آسیاب بالا و پایین، گندم را به آرد تبدیل می کند. در بعضی جاها چند آسیاب آبی تنها با آب یک قنات راه اندازی می شد.
همان گونه که از نام بنا بر می آید در گرمابه ،گرمی آب مهم است که سبب زدودن غبار از تن و جان بخشی است .در این بنای عام المنفعه همگان گرد هم می آیند و حیات بنا مستلزم هستی آب است .آب در گرمابه نسبت به دیگر بناهایی چون آب انبار ،یخچال و آسیاب به گونه ای متنوع تر و در ماهیت های متفاوت جلوه می کند .
اولین مکانی که آب در آن حضور می یابد حوضچه هایی است که بالاتر از سطح حمام و در تراز بام حمام است تا آب با فشار وارد حمام شود.توسط چرخ چاه، آب را از منبع (چاه – قنات) بوسیله گاو و از مسیر گاورو به حوضچه می ریختند. این حوض ها دریچه ای داشتند که با بازشدن آن آب ازطریق تنبوشه های سفالی وارد بنا شده و در حوض ریخته می شده است.
آب و فضای سربینه
حمام ها معمولا از سطح زمین پایین تر اند و با یک ورودی پیچیده و فضای میاندر ، ابتدا به فضای سربینه وارد می شوند. سربینه معمولا مرتفع ترین ،پرنقش ترین و روشن ترین فضای حمام است و آب در قلب این فضا است. آب در سربینه خنک است و تا گرم شدن راه باقی است ،از طرفی این فضا پس از ورودی بیرونی ترین بخش حمام و آب گرم در درونی ترین بخش حمام است .استفاده از آب سربینه برای شستن پا و مهیا شدن برای ورود به دیگر فضا هاست .در فضای سربینه شخص به تدریج به هوای حمام عادت کرده و برای ورود و خروج به گرم خانه آماده می شود. سربینه علاوه بر اینکه فضای رخت کن و برای ورود یا خروج از حمام بوده ، مکان تجمع مردم ،قلیان کشیدن ،گفتگو ،انتظار ،چای نوشیدن ،حنا بستن ،حجامت و ... هم بوده است .آب با قرار گرفتن در مرکز این فضا نقطه اوج توجه می شود . نورگیری این قسمت از فضا بر خلاف سایر قسمت های حمام زیاد و فضا پر نور است. نور فراوان این فضا از سقف و روشندان است وآب حوض با قرار گرفتن زیر این نور تلالو می یابد . نورگیری در فضای حمام دو گونه است ، از روشندان یا از جام .روشندان نورگیری برای دهنه های بزرگتر است که تهویه فضا هم از آن است ولی جامخانه تنها نور فضا را تامین می کند و امکان دید از بیرون به درون را هم محدود می کند. نور حمام در شب ،نور مصنوعی و از شمع یا پیه سوز و چراغ نفتی بود.ارتفاع سکوهای رختکن ،اشرافیت و دید بهتری به حوض فراهم می آورد.سکوها همچنین فضای پاک را از ناپاک جدا می کنند .فواره حوض سربینه طنین موسیقی این فضا است و به فعالیت هایی که در این فضا انجام می شود کیفیتی دیگر گونه می دهد .نقش آب در این فضا روح بخشی و زیبایی دادن است و آب در این فضا بیشتر غبار جان را می زداید تا تن. گاه در حمام ها سنگابی هم در وسط حوض سربینه است که آب آشامیدنی را تامین می کند.
آب و فضای گرمخانه:
آب در فضای گرمخانه بیشتر برای شستشو است وحضوری متفاوت از سربینه دارد .در گرمخانه چال حوض، حوض های با درجه حرارت های مختلف و خزینه آب گرم داریم . در خزینه آب بیشترین درجه حرارت را دارد و کل آب گرم مصرفی حمام را تامین می کند. استخر یا چال خانه هم گاهی ،هنگام نبود آب ،منبع اضطرای است. در اغلب حمام ها راه باریکی دور استخر برای رفت و آمد است و بزرگترین حوض در حمام ها همین حوض، که نیازمند آب فراوانی است ،که فواره هم دارد.آب چال حوض سرد است و به استخر بزرگی می ماند. تعدادی از حمام ها چال خانه دارند و تعدادی نه. چال خان گاه فواره هایی فلزی در ستون های دور تا دور چال حوض دارد . سیستم گرمایش در حمام ها: استقرار حمام در داخل زمین و سلسله مراتب فضایی از بیرون تا گرمخانه اتلاف حرارت را به حداقل می رساند.آب حمام ابتدا وارد خزینه می شده و تون (تیان – گلخن- آتشدان ) آب خزینه را گرم می کرده است .تون ،فضای تامین حرارت حمام است. حرارت تولید شده در فضای تون به دیگ (جنس از روی، مس ،قلع یا سرب است ) خزینه می رسید و آب خزینه گرم می شد.در برخی از حمام ها مسیر گاورو و دسترسی تون در یکجا قرار دارند. تون این حمام فضایی تاریک و پردود بود در حالیکه این فضا در برخی از حمام ها فضایی پر نور با سقفی بلند است.
سیستم گرمایش حمام
سیستم گرمادهی آب در حمام انبار سوخت، تون، گربه رو ها و دودکش ها بوده است. سوخت حمام ها از خار بیابان، برگ خشک و فضولات حیوانی تامین می شده است. تون دسترسی و سوخت رسانی حرارت زیر دیگ خزینه را تامین می کرده است و گربه رو ها فضایی به اندازه نصف قامت انسان که در زیر گرم خانه بوده است. از گربه رو ها به دودکش ها راه بوده است. دود کش ها در دیوار گرم خانه بودند . دودکش ها هوای گرم شبکه گربه رو ها را به سمت خود می مکند و در سرتاسر کف گرمخانه پخش می کنند. در گرمابه ها آب در هر فضا حضور و ماهیت متفاوت به خود می گیرد که متعاقباً بر معماری فضاها اثر می گذارد، مثلا در فضای سربینه [فضای انتظار] جبنه زیبایی آب بر عملکرد آن ارجحیت می یابد و بدنبال آن فضا هم جلوه ای متفاوت به خود می گیرد. معمار حداکثر سعی خود را می کند تا با صدای آب ، نور ، مقیاس و شکل فضا، تاثیر ماهیت زیبایی آب در فضا را عیان کند.
«پایاب» گالری شیبداری است که سطح زمین را به گالری قنات متصل میکند.
این گالری دارای پله هایی است که امکان دسترسی مردم به آب جاری در قنات را فراهم می کند. هر چه قنات عمیق تر باشد پایاب طولانی تر است. شیب پایاب به گونه ای محاسبه می شود که انتهای گالری با کف یکی از میله چاه های قنات برخورد می کند. نور توسط میله چاه مذکور تامین می شود. بزرگی پله های پایاب به گونه ای بود که دو نفر می توانستند کنار هم به راحتی بالا و پایین بروند و سرشان به سقف آن برخورد نکند. پایاب عمود بر جهت گالری قنات بود تا از ریزش احتمالی گالری جلوگیری شود.
دمای داخل پایاب به دلیل قرار گرفتن در زیر زمین و مجاورت با آب قنات حدود 20°-25° سانتیگراد، خنک تر از دمای بیرون به ویژه در فصل تابستان است.
اگر دبی قنات کافی باشد نیازی به ذخیره آب نیست و مستقیماً به زمین منتقل می شود، اما اگر آبدهی کافی نباشد باید استخری در نزدیکی خروجی قنات ایجاد کرد تا آب قنات را ذخیره کند. در این حالت آب موجود در استخر در مدت کوتاهتر و با سرعت جریان بیشتر به زمینهای کشاورزان منتقل میشود. اگر استخر نباشد به دلیل تلفات زیاد در مسیر نمی توان آب را به طور موثر و کامل به زمین های کشاورزی منتقل کرد.
هنگامی که آب کوره قنات رفته رفته در مظهر به سطح زمین می رسد ممکن است به واسطه عمیق بودن بستر، آب در هَرَنج˚ حرکت نماید (جوی آب عمیق و سرباز را «هَرَنج˚» می نامند و محلیان تفت یزد آن را «مَهوَر˚» میگفتند). پس از حدود نیم کیلومتر که آب در هرنج و یا جوی حرکت نمود آب قنات وارد زورنا گردیده همانند تنوره آسیاب آبی، آب را به عمق زمین می برد و در عمق زمین آب قنات زورنا شده با قنات دیگر هم سطح گردیده و در نقطه ای مناسب به آب عمیق¬ترین کوره متصل می گردند. بدین حالت ممکن است آب دو یا چند قنات به آب عمیق ترین کوره متصل گردیده و آب واحدی را تشکیل دهند و با حجم بیشتری آب های به هم پیوسته به سوی کشتخوان (مزرعه) جریان یابد(نقل از کتاب قنات، صفی نژاد).
در سراسر خطه ایران زمین عموماً و در مناطق گرم و خشک، خصوصاً، که دارای تابستانهای داغ با گرمـای طاقـت فرسـا میباشند، یخ همواره از ضروریات مردم به شمار میرفته که علاوه بر خنک نمودن آب شرب، برای حفظ خـوراکی هـا نیـز مـورد استفاده قرار میگرفته است.
فن ساختمانی وشیوه معماری یخچالها باید پاسخگوی مسائلی چون عایقکاری بنا و حفظ برودت مناسب جهت نگهـداری یخ باشد.
یخچالها متشکل از سه قسمت میباشند:
1ـ دیوار طویل سایه انداز
2ـ حوضچه های تولید یخ
3ـ مخزن یخ
دیوار سایه انداز، دیوار طویل بسیار بلندی بوده که از مشرق به مغرب کشیده میشده است. ارتفاع بلند این دیوارها که
گاهی تا 10 متر میرسد، در طول روز از تابش آفتاب بر روی آبهای منجمد شده در حوضچه ها جلوگیری میکند. در صورتی که در مشرق و مغرب کمی آفتاب بر روی سطوح یخ می تابید، در این نقاط نیز دیوارهای سایهانداز جانبی متـصل بـه دیـوار اصلی احداث میکردند. برای کم کردن فشار وارده بر پایه در طول دیوار، طاقنماهای متعددی احداث می شد کـه عـلاوه بـر کمک به ایستایی دیوار، ایجاد سایه روشن در نمای دیواره نموده و از یکنواختی آنان مـی کاهـد.
گاه جهت استحکام بیشتر دیوار سایه انداز، اقدام به احداث پشتبندهای بزرگ در قسمت جنوبی دیوار میکردند.
دیوار این گودالها از سنگ و یا آجر با اندود کاهگل ساخته میشد و پشت آن با مـصالح عـایقی چـون خـاک زغـال و یـا مصالح دیگر میشد . جهت دستیابی به کف این گودال ها، از پله های کوچکی که در دیواره آن تعبیه می شد، استفاده میگردیـد. از آنجا که رطوبت و آبهای حاصل از ذوب یخ، میتوانست در پایه یخچال نفوذ نموده و اثر مخربی بگذارد، معماران برای پیـشگیری از این فرسایش، چاهی در بیرون از یخچال حفر کرده و بوسیله مجاری باریکی که در کف گودال های یخ تعبیـه مـی نمودنـد، آب حاصل از ذوب یخ را به این چاهها هدایت میکردند.
طرز تولید و برداشت یخ
برای تهیه یخ، حوضچه هایی را که در پای دیوار سایه انداز احداث میشد، در شبهای سرد زمستان تا سطح معینـی از آب پر میکردند . سرمای شدید شب هنگام، موجب یخ بستن آب این حوضچه ها میشد. مقدار آبی که در شبهای بعد، بـرروی ایـن تودههای منجمد هدایت میشد، به اندازه ای بود که سرمای یک شب بتواند آن را منجمـد کنـد. بـه طـور کلـی، ارتفـاع آب روی سطوح یخ قبلی، از چند سانتیمتر تجاوز نمیکرد و این کار آنقدر تکرار میشد تا قطر یخها، به اندازه عمق حوضچههـا مـیرسـید. پس از آن، یخچال ،داران صبحگاهان، به جان یخها میافتادند و با پتک و یا وسایل دیگر، یخها را قطعه قطعـه مـیکردنـد و هـر قطعه را با غل و زنجیر به مخزن یخ منتقل کرده و به داخل گودال میریختند. یخچال داران برای اینکه در تابستان بتوانند از قطعات یخ داخل مخزن به راحتی برداشت کن ند، هنگام انبـار کـردن بـین لایه یاه مختلف یخ، کاه یا ساقههای گندم میریختند و در بعضی از شهرها مثل اصفهان از یک نوع جگـن کـه در کنـار رودهـا روئیده میشد، بهره گرفته و روی یخ ها را با آن میپوشاندند.
در پاره ای از مناطق کـویری، روی آن را بـا یـک قـشر گـل انـدود میکردند. آنگاه، ورودیهای یخچالها را نیز تیغه کرده و با کاهگل کردن روی آن، تمام منافذ را میگرفتند. هنگامی که هوا رو به گرمی میرفت و ضرورت استفاده از یخ احساس میشد، یخ کشها بـا چکمـه هـا و نـیم تنـه هـای لاستیکی و چنگک های آهنی، تودههای یخ را از گودال بیرون کشیده و به پای ترازوی بزرگـی کـه هـر کفـه آن بـه لنگـه دری شباهت داشت و بوسیله چهار رشته زنجیر، به سقف اتاقک مجاور آویزان بودند، میآوردنـد. در ایـن اتاقـکهـا را کـه در قـسمت خروجی یخچال قرار داشت، فقط صبحها یا هنگام غروب باز میکردند و به تدریج یـخهـا را شکـسته و جهـت فـروش بـه بـازار میبردند. این یخچالها در تمام فصول سال دارای یخ بودند.